دختری که ماه را نوشید

هیچ

۲ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

اگه یه روزی نویسنده بشم و رمانی بنویسم هرچقدرم از خشونت های خانگی علیه زنان بنویسم بازم‌ کم نوشتم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۴۹
بیگانه

چراغارو خاموش کردم پرده هم که طبق معمول بازه نشستم روی مبل جلوی پنجره و به ماه نگاه می کنم‌. می دونی توی همه ی این مدتِ نبودنت ماه رو کردم مرهم خودم. چون تو هم ماه بودی مثل اسمت که ماهرخ بود. وقتی به ماه نگاه می کنم حس می کنم تو هم به من نگاه می کنی. امشب از اون شب های سخته. کل این ۹ ماه سخت بود ولی بعضی روزها و شب ها سخت تره و من تو خونه تنهام. شاید اگه یکی تو خونه بود سعی می کردم آروم تر گریه کنم، با ملاحظه تر گریه کنم ولی وقتی تنهام بعضی شب ها از گریه ضجه می زنم. تو هم تو شب های تنهاییت ضجه می زدی مامان بزرگ دل مهربون من؟

امروز امیرمرتضی سر تمرین می گفت تا حالا شده بشینید روبروی آینه با خودتون حرف بزنید؟ یا شب ها قبل خواب حال خودتون رو بپرسید؟ من جلوی آینه با خودم حرف زدم ولی کم. امشب که داشتم از عمق قلبم گریه می کردم نشستم روبروی آینه و زل زدم به چشمای خودم‌. بهش گفتم که من بیشتر از همه می فهممش بهش گفتم که من می دونم این مدت چه رنجی کشیده بهش گفتم می دونم چقدر غمگینه‌. دلم میخواست بغلش کنم ولی خسته شدم از نگاه کردن به چشم های خودم و از جلوی آینه اومدم اینطرف. تازه نتونستم بهش بگم دوسش دارم. چون دوست داشتن که فقط به حرف نیست.

فردا قراره برم آزمایش بدم و از همین الان فکر اینکه صداتو پشت تلفن نمی شنوم که حالمو بپرسی خیلی غمزدم می کنه.

I like you to the moon and back 🌙

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۰۰ ، ۰۱:۴۵
بیگانه