دختری که ماه را نوشید

هیچ

موندم پستش کنم یا آرشیو!

پنجشنبه, ۳۱ تیر ۱۴۰۰، ۰۹:۰۰ ب.ظ

دیروز دوباره یکی از اون روزهای عجیب غریب بود که حتی الان هم میخوام بهش فکر کنم از شدت عجیب غریب بودنش تو ذهنم جا نمی شه.

اگه دکتر بگه تومور مغزی گرفتم و علت این همه رفتارهای عجیب و تغییر خلق و خوی من همینه خیلی قابل قبول تر از اینکه بگم همینطوری  انقدر عجیب غریب رفتار کردم این مدت.

میخوام به دیروز فکر کنم... با همه ی جزئیاتش ولی مغزم فرار می کنه از یادآوری.

یعنی می شد که بیشتر از این ذلیل بشم و بیشتر از این رقت انگیز به نظر برسم؟

چرا اونطوری بودم؟ یا اون روزی که امتحان ف.ت رو داشتم چرا اون کارهارو می کردم؟ چه به سر روح من اومده؟ یا شاید جسمم! مگه میشه همه ی این ها روحی روانی باشه؟ میشه که افسردگی همچین بلاهایی سر آدم بیاره؟

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۰/۰۴/۳۱
بیگانه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی