دختری که ماه را نوشید

هیچ

کاش مجبور نبودم برا هر پست عنوان بزنم! ولم کن بابا

دوشنبه, ۶ فروردين ۱۴۰۳، ۰۲:۵۸ ق.ظ

امروز داشتم می‌رفتم مهمونی لباسی که می‌دونستم باهاش گرمم می‌شه رو پوشیدم چون تقریبا تنها لباس مناسب و مهمونی بود که داشتم. چند ماه پیش وقتی بابابزرگ مُرد و من همش یه لباس مشکی مسخره تنم بود و دختر دایی دوازه ساله‌م هرروز با یه لباس مشکی میومد به خودم می‌گفتم خب آدم ۲۶ ساله‌ای که سر کار نره حقشه هیچ لباسی هم نداشته باشه بپوشه. و الانم وضع همچنان همونه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۱/۰۶
بیگانه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی